نقد فیلم قهرمان

تحلیل و نقد فیلم قهرمان

 

قهرمان زندگینامه ی اصغرفرهادی است! – نقد فیلم قهرمان

صحبت کردن از فیلم قهرمان به هیچ عنوان کار آسانی نیست. و گنجاندن هرآنچه می شود درباره ی فیلم گفت در قالب یک مقاله کاری است دشوار تر. اول به علت نام فیلمساز و دوم به دلیل حواشی بسیاری که حول محور فیلم اتفاق افتاد و به شدت اثر را زیر سایه ی نام سازنده اش برد. از حواشی مصاحبه با مجله ی ورایتی گرفته تا هشتگ های بعد از اکران فیلم مبنی بر هجوم به سایت های امتیاز فیلم و دادن کمترین نمره ی ممکن به آن، آن هم به دلیل صحبت هایی بی اساس مبنی بر وابسته بودن فرهادی به سیستم و الی آخر. نتیجه این شد که امتیاز های داده شده به فیلم به دسته ی بسیار عالی و بسیار ضعیف تقسیم شد که هیچ کدام مبنای علمی نداشت  و بر اساس سنجش خود اثر نبود.

این اتفاق با توجه به تم و دغدغه ی خود فیلم، نشان دهنده ی نوعی پیش آگاهی اصغر فرهادی است از آنچه مخاطبانش طی سالها بر سرش آورده اند. که من این را هم می گذارم به پای نبوع جامعه شناختی فرهادی.

اما در این مقاله بیشتر از اینکه بخواهم به حواشی فیلم بپردازم، سعی کرده ام بحث را به سمت خود اثر سوق دهم و سعی کنم آنچه درباره ی فیلم کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته نشانه بروم.

فهرست عوامل و بازیگران فیلم قهرمان

لیست عوامل فیلم:

کارگردان و نویسندهاصغر فرهادی
تهیه‌کنندهالکساندر ماله-گی، الوویا پره و اصغر فرهادی
مدیر فیلم‌برداریعلی قاضی
تدوینگرهایده صفی‌یاری
شرکت تولید کنندهMemento
توزیع‌کنندهAmazon Studios
مجری طرححمیدرضا قربانی
صداگذارمحمدرضا دلپاک
مدیر تولیدمحمد یمینی
دستیار اول کارگردانامین خنکال
صدابردارمهدی صالح کرمانی
طراح گریممهرداد میرکیانی
طراح صحنهمهدی موسوی
طراح لباسنگار نعمتی
برنامه ریزپریسا گرگین

لیست بازیگران:

بازیگرنقش
امیر جدیدیرحیم
محسن تنابندهبهرام
فرشته صدرعرفاییرادمهر
سارینا فرهادینازنین
سحر گلدوستفرخنده
مریم شهداییملیحه
علیرضا جهاندیدهحسین
احسان گودرزی

نقد و بررسی فیلم قهرمان

نقد و بررسی فیلم قهرمان

یکی از نقاط به شدت درخشان آثار فرهادی، نبوغ او در بازی گرفتن از بازیگران است. طوری که سرسخت ترین مخالفان او نیز هیچ گاه جرأت مانور منفی دادن بر سر این مسأله را نداشته اند. و این بار نیز با بازی درخشان امیر جدیدی اتفاق موفق دیگری در این زمینه رقم زده است. جدیدی  به کمک فرهادی یک کاراکتر به یادماندنی در تاریخ سینمای ما ثبت کرد. رحیم کیلومترها با نقش آفرینی های سابق جدیدی فاصله دارد. به گونه ای که شما به هیچ عنوان رد پای او را در کاراکتر رحیم حس نخواهید کرد. بازی جدیدی قطعاً یکی از نقاط قوت اصلی فیلم است. و  بازی در این فیلم موفق ترین تجربه ی سینمایی جدیدی تا به امروز است.

البته که نباید اجازه داد بازی سایر بازیگران که بسیار به اندازه و خوب ظاهر شده اند زیر سایه ی بازی جدیدی برود و نادیده گرفته شود. فرشته صدرعرفایی، محسن تنابنده، احسان گودرزی، سحر گلدوست در نقش فرخنده و مریم شهدایی در نقش خواهر رحیم، همه بازی هایی روان و یکدست ارائه داده اند.

فیلم درباره ی مسأله ی آبرو و فرآیند و سازوکار آبرومند بودن یا نبودن یک فرد در جوامع امروزی، تحت تأثیر پدیده ی فضای مجازی، صحبت می کند. البته با رویکردی آسیب شناسانه.

ویدیو یوتیوب: (برای تماشای این ویدیو نیاز به فیلترشکن دارید)


برای بررسی بهتر فیلم بهتر است از نام فیلم شروع کرد. چرا «قهرمان»؟. «قهرمان» چه کسی است؟. فرایند قهرمان پروری چگونه در جوامع ما اتفاق می افتد؟

زمانی که فردی در یک اجتماع، فارغ از ابعاد آن، می تواند حسن شهرت یا آبرویی را کسب کند، زمینه های قهرمان پروری برای آن فرد فراهم می شود. حال این حسن شهرت می تواند درطی سالها تلاش و یا طی انجام عملی در عرض چندساعت اتفاق بیفتد. نکته ی قضیه این است که عموم از انجام آن عمل توسط او مطلع شده و شروع به تعریف و تمجیدهای مبالغه آمیز کنند. فیلم به بررسی نقاط تاریک این اوج گرفتن های یک شبه و تبعات هولناک آن می پردازد.

یک نکته ی جالب توجه درباره ی فیلم که درواقع یکی از تفاوت های آن نسبت به آثار قبلی اصغر فرهادی است، وجود آنتاگوسیت هایی است که تا انتها آنتاگونیست و شخصیت منفی داستان باقی می مانند و فرهادی هیچ سعی ای برای خاکستری کردن آنها نکرده است. برای مثال نگهابانان زندان که رفته رفته اتفاقا چهره ی منفی پررنگتری به خود می گیرند. یا برخی از مسئولان خیریه ای که جشن گلریزان برگزار کردند و سپس لحظه ای فرصت دفاع به رحیم ندادند.

حال شما سکانس آخر فیلم فروشنده را بیاورید که فرهادی چطور با طراحی حمله ی قلبی پیرمرد متجاوز و سپس ورود خانواده ی او به روایت، فضا را به نفع پیرمرد دراماتیک می کند که کمی از بار منفی شخصیت بکاهد.

فیلمنامه ی فیلم از این منظر که پا را از روابط بین زن و شوهر، خانواده و یا چند رفیق، فراتر گذاشته و به صورت عینی و فیزیکی، نه استعاری، به سطح جامعه کشیده شده است، می تواند قدمی روبه جلو برای فیلم ساز باشد. یعنی تغییر کشمکش از فرد با فرد یا فرد با گروه کوچک به فرد با گروه بزرگ یا با سیستم.

امیر جدیدی بازیگر نقش رحیم
تحلیل و نقد فیلم قهرمان ، جدیدترین ساخته اصغر فرهادی

اما به لحاظ ساختاری واجد حفره هایی است که باعث گنگ بودن برخی جنبه های آن شده است. شاید اصلی ترین نقطه ی گنگ فیلم رابطه ی بین رحیم و خانواده ی همسر سابقش باشد .عمق نفرت آنها به خصوص نازنین با جرمی که رحیم انجام داده مطابقت چندانی ندارد. نگاه ها و حرف های نازنین خبر از یک لایه ی پنهانی دیگری از گذشته می دهد که تا انتهای فیلم اشاره ای به آن نمی شود. به خصوص با توجه به دیالوگ نازنین مبنی بر اینکه آنها تازه تو را شناخته اند، این شک را قوت می بخشد که موضوع فراتر از قرض و بدهی است. چرا که رحیم از ابتدا هم زندانی مالی بوده، پس آنها چه ویژگی جدیدی از رحیم دیده اند که نازنین چنین دیالوگی می گوید؟!

رابطه ی دیگری که نیازمند پرداخت بیشتری در فیلمنامه است، عاشقانه ی فرخنده و رحیم است. عاشقانه ای بسیار ناگهانی و بدون کوچکترین فلش بکی شروع می شود. مخاطب نمی تواند با  فرخنده به عنوان دختری سی و هفت یا سی و هشت ساله که از عشق های تینیجری فاصله گرفته هم ذات پنداری کند. این همه اصرار او به حمایت از تصمیمات رحیم و در نهایت چشم انتظار او ماندن هیچ دلیل و منطق قانع کننده ای ندارد. در واقع رابطه آن طور که باید دراماتیک و تأثیرگذار از آب درنیامده تا بتواند در صحنه ی آخر موجب لرزاندن دل مخاطب شود. جالب اینکه هم امیر جدیدی و هم سحر گلدوست به صورت مستقل بازی های خوبی ارائه داده اند؛ اما در نهایت شیمی رابطه ی این دو تأثیرگذار نشده است.

یکی از نقاط قوت همیشگی آثار فرهادی میزانسن های هوشمندانه اش است. میزانسن هیچ یک از پلان های او تصادفی چیده نشده اند. محل قرارگیری دوربین، محل قرار گیری بازیگران، ابزار صحنه، نور، صدا ، همه و همه از زیر ذره بین نگاه مهندسی فرهادی می گذرند.

امیر جدیدی در فیلم a hero
امیر جدیدی در نقش رحیم

برای مثال به لوکیشن مغازه ی بهرام در پاساژ اشاره می کنم. مغازه دور تا دور شیشه است و از هر طرف دید دارد. حتی دو در دارد و هرکسی از دری وارد و دیگری از در دیگری خارج می شود. یا به اصطلاح بی در و پیکر است. این مغازه با آن معماری خاص شیشه ای اش اولین کاشت فرهادی درباره ی انتهای فیلمنامه است چرا که قرار است اسرار و حریم خصوصی آدم هایی که درآنند ، در معرض تماشای عموم قرار بگیرد. همانطور که هرچه داخل مغازه است در معرض دید همه ی اهالی پاساژ است.

مشابه این نوع انتخاب لوکیشن که کنایه ای بر در خطر بودن حریم خصوصی افراد است، در کارهای قبلی فرهادی نیز دیده شده. مانند خانه ای که عماد و رعنا در فیلم فروشنده اجاره کردند که از تمام آپارتمان های اطراف دید داشت. یا در فیلم درباره ی الی… ویلایی که اجاره شد فاقد در و دیوار و حفاظ تعریف شده ای بود.

یکی از ابزار صحنه های مهمی که در فیلم استفاده شده شیشه است. ما بارها کاراکترها را از پشت شیشه می بینیم تا تداعی گر زندگی های پشت ویترین گونه ی امروزی باشد.

قهرمان، سیاسی ترین ساخته ی «اصغر فرهادی» است!

این فیلم نیز همچون سایر فیلم های فرهادی نیاز به یک نشانه شناسی ریزبینانه دارد.

فیلم با آزاد شدن رحیم از زندان و حرکت به سمت نقش رستم آغاز می شود. نقش رستمی که نماینده ی تاریخ و فرهنگ کهن ماست، اما به شدت آسیب دیده و نیاز به ترمیم دارد. حالا رحیم در دل این فرهنگ و تمدن آسیب دیده قرار است حوادث زیادی را پشت سر بگذارد.

بالا رفتن از پله های داربست و بازگشت به پایین، بدون حتی لحظه ای نفس تازه کردن دقیقاً همان اتفاقی است که در طول فیلم برای رحیم می افتد.

تحلیل فیلم قهرمان - سحر گلدوست
سحر گلدوست در نقش فرخنده – نقد فیلم قهرمان

بعد سکانس آغازین به صحنه ی ورود فرخنده می رسیم. فرخنده نیز همچون رحیم از پله های زیادی پایین می آید، و از میان کودکان همیشه ناظر کارهای فرهادی عبور می کند، درحالیکه چادری را ناشیانه سر کرده است. و در پاسخ به سوال رحیم که چرا چادر سر کرده، می گوید برای اینکه کیف را قایم کند. فرخنده یک جای دیگر نیز چادر سر می کند. آنجا که باید خود را جای صاحب اصلی کیف جا بزند. درواقع فرخنده هربار که می خواهد حقیقتی را پنهان کند از چادر استفاده می کند. چادر که در نزد عموم برای حفظ حجاب یا آبرو کاربرد دارد. فرهادی با پلی که میان چادر سر کردن فرخنده و فضای مجازی که دغدغه ی اصلی فیلم است، به بررسی این نکته پرداخته که پدیده به تنهایی وبه صورت مستقل واجد صفت خوب یا بد نیست. بلکه این نگاه و طرز برخورد ما با پدیده است که آن را تبدیل به خوب، بد، مضرر یا مفید می کند.

هنر به مثابه وسیله ای برای رفو کردن نقاط تاریک !

در اینکه رحیم نماینده ی جامعه ی هنرمندان است شکی نیست. رحیم نقاش و خوش نویس است و به موسیقی نیز تسلط دارد. اما المان موسیقی بیش از بقیه مورد تأکید فیلمساز قرار گرفته. ما بارها نوای موسیقی را در پس زمینه می شنویم. بارها واژه ی نوا را بر در و دیوار پاساژ می خوانیم و بارها آلات موسیقی را در فیلم مشاهده می کنیم.

در مقابل این همه اشاره به موسیقی، فرزند رحیم را داریم که دچار لکنت زبان است. ما بارها شنیده ایم که آنجا که زبان از سخن گفتن عاجز می شود، موسیقی آغاز می شود. درواقع فرهادی از جامعه ای صحبت می کند که از سخن گفتن عاجز شده و تنها پناه آخرش یعنی موسیقی نیز محکوم به بودن در پشت میله های زندان است. پس حالا این فرزند دیگر چگونه و با چه زبانی می تواند کوچکترین کلامی بگوید و از حق خود دفاع کند؟!

زندانی که رحیم در آن زندانی است، دست به یک سری بازسازی زده است و با کشیدن کاغذ دیواری به دست خود رحیم، اقدام به رفو کردن کارنامه ی تیره اش کرده. رحیم نیز مانند آنچه در روایت اتفاق می افتد مشتاقانه در حال فروکردن. در واقع این شمای کلی از کاری است که زندان به دلیل آن از رحیم دفاع می کند. حفظ منافع شخصی و خریدن آبرو برای زندان.

رحیم طی چند روز مرخصی اش یک سفر قهرمانی را آغاز می کند و به سرانجام می رساند. او در ابتدای داستان فردی ساد لوح است که خوش بینانه سرنوشت خود را به دست نگهبانان زندان خودش، یعنی به دست کسانی که آزادی او را سلب کرده اند می سپارد. حتی در مقابل واکنش یکی از هم زندانی ها نیز که چرا از نگهبانان تشکر کرده هاج و واج می ماند و جهل و ناآگاهی از حقایق اطرافش اجازه ی درک دلیل عصبانیت آن زندانی را نمی دهد. اما در طول روایت هنگامی که برای کمک به نگهبانان پناه می آورد و با برخورد بد آنها مواجه می شود، گویی که اولین سیلی را خورده باشد، اولین قدم ها را به سوی  آگاهی برمی دارد. اما هنوز توانایی واکنش نشان دادن ندارد و به ناچار سر خم می کند. اما در انتها با به خطر افتادن آبرو و آینده ی پسرش، آن تغییر شخصیتی که باید برای رحیم رخ می دهد. او در مقابل آنتاگونیست می ایستد در نهایت با وجود بازگشت به زندان، شیرینی یا پاداش این سفر را که همانا، «آگاهی» است دریافت می کند. رحیم از زندانی هولناک تر به زندان کوچک خودش باز می گردد تا در گوشه ی امن سلولش چشم به راه آزادی بنشیند.

در سایر رسانه ها :

ویکی پدیا IMDB : 6.9
امیر جدیدی - اصغر فرهادی - سارینا فرهادی - الکساندور ماله گی
امیر جدیدی (بازیگر نقش رحیم)- اصغر فرهادی (کارگردان) – سارینا فرهادی (بازیگر نقش نازنین) – الکساندور ماله گی (تهیه کننده)

بخش سوالات متداول (FAQ)

بازیگران فیلم قهرمان چه کسانی هستند؟

امیر جدیدی بازیگر نقش رحیم - محسن تنابنده بازیگر نقش بهرام (طلبکار) - فرشته صدرعرفایی بازیگر نقش رادمهر (مدیر خیریه) - سارینا فرهادی بازیگر نقش نازنین (دختر بهرام) - سحر گلدوست بازیگر نقش فرخنده - مریم شهدایی بازیگر نقش ملیحه (خواهر رحیم) و احسان گودرزی بازیگران اصلی فیلم قهرمان هستند.

خلاصه داستان فیلم قهرمان از چه قرار است؟

رحیم ، هنرمندی است که به دلیل جرایم مالی (بدهی به بهرام) در بند زندان است. رحیم به مرخصی دو روزه می آید که با کیف پر از سکه طلا (که فرخنده در خیابان پیدا کرده) بخشی از بدهی خود را به بهرام پرداخت کند....

 

4.5/5 - (11 امتیاز)

👆به این مقاله امتیاز دهید👆
—- و –—-
نظرات خود را در بخش نظرات با من در اشتراک بگذارید!

اشتراک در
اطلاع از
8 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

دقیقا درست گفتین مجدد باید ببینمش و دقتم توی نکاتی که گفتین بیشتر بکنم

مقاله زیبایی بود ممنون از شما

سلام خانم لطیفی گرامی. من می خواستم به مقاله اون امتیاز 4 بدم ولی دستم خورد و فکر کنم امتیاز دو ثبت شد! پوزش فراوان🙈🙏🙏
دو تا نکته موقع فیلم برام جالب بود اول اینکه تا 4 دقیقه از شروع فیلم حصار و فنس کشی های بود که فرهادی با هدف نشان می‌داد! و به لحاظ نشانه شناسی بار معنای زیادی برای خودش داشت
دومی مطلب بالا رفتن و پایین آمدن رحیم که شما به نکته اش به زیبایی اشاره کرده بودید.
به راستی قهرمان واقعی کیست؟
سپاس خانم لطیفی عزیز.
قلمتان مانا و سبز🌹

به نظر من قهرمان شاید بهترین فیلم فرهادی نباشه ولی فیلم فوق العاده خوبیه. البته نکات منفی هم که شما فرمودین درست و منطقی بودن و به دور از تعصب و دید سیاسی و…
خودم به شخصه خوشحالم که با این وضعیت قیمت بلیط ها که واقعا فشار میاره به خانواده ها و جوون هایی که ذوق و شوق سینما رفتن دارن، برای تماشای یک فیلم که با داستان جذاب و پرمفهومش هر بیننده ای رو غرق میکنه این هزینه رو پرداختم و از ته دل امیدوارم تو اسکار امسال خوش بدرخشه و اسکار بگیره.
ممنون از مطالب خوب شما.

خیلی مقاله خوبی بود و تازه فهمیدم تو فیلم چه اتفاقی افتاده.
نقد ها و تحلیل های زیادی برای فیلم قهرمان نوشته شده که متاسفانه هرکدوم یه چیزی میگن . یکی میگه شاهکار بود یکی میگه افتضاح بود…

8
0
دوست داریم نظرتونو بدونیم، لطفا دیدگاهی بنویسیدx