بررسی و نقد فیلم یک دور دیگر

نقد فیلم یک دور دیگر Another Round

 

سینمایی « یک دور دیگر – 2020 Druk »، فیلمی کمدی درام، به کارگردانی « توماس ویتنبرگ » است. این فیلم جایزه ی بهترین فیلم  جشنواره ی لندن را دریافت کرده است. توماس ویتنبرگ، کارگردان دانمارکی است که همراه « لارنس فون تریر »، جنبش سینمایی دوگما ۹۵ را که مجموعه قوانینی برای ساده سازی تولید و ساخت فیلم بود را، بنیان گذاری کردند. وینتربرگ در سال ۱۹۸۸ برای فیلم سینمایی « جشن » توانست جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره ی کن را از آن خود کند. و در سال ۲۰۱۲ با فیلم شکار برای بار دوم راهی کن شد؛ که در آن فیلم نیز بازی « مدس میکلسن » مورد توجه قرار گرفت.  فیلم یک دور دیگر، آخرین فیلم این کارگردان، در میان نامزد های اسکار 2021 نیز جای گرفته است.

تحلیل و بررسی فیلم another round
another round

خلاصه ی داستان :

فیلم درباره ی دوره ی خاص و حساسی از زندگی مارتین (مدس میکلسن) و سه رفیق و همکارش یعنی، تامی(توماس بو لارسن)، پیتر( لارش رانته)،و نیکلای( مائونوس میلان) است؛ که دچار بحران میانسالی شده اند و تا حدود زیادی شادابی و اعتمادبنفس خود را در زندگی خصوصی و محل کار از دست داده اند. تا اینکه در شب تولد چهل سالگی نیکلای، با شنیدن نتایج تحقیقاتی در یک مقاله ی علمی، که بر روی تأثیر میزان الکل در خون است، تصمیماتی می گیرند که زندگی آنها را دچار تغییر می کند…

بررسی و تحلیل فیلم

«یک دور دیگر»، فیلمی است درباره ی بحران میانسالی و جوانی از دست رفته. مارتین که طبق گفته ی دوستانش، در گذشته جوان پرشور و نشاطی بوده، حالا تبدیل به انسانی آرام و اغلب ساکت و منزوی شده. اودر ظاهر، به نوعی تسلیم جریان گذرعمرش گشته و چاره ای جز کنارآمدن با اوضاع نمی بیند. اما پشت این ظاهر آرام، احساسات سرکوب شده ی بسیاری پنهان است و گویی به دنبال کوچکترین کورسوی امیدی، برای بروز و ظهور دوباره اند.

فیلم با سکانسی پرانرژی و پرهیاهو شروع می شود.و سپس یک کات ناگهانی به اتاق استراحت معلمانی که نسبتاً رسمی، دور تا دور میزهایی نشسته اند و به سخنرانی مدیر مدرسه گوش می دهند؛ تقابل تحرک و سکون در دو نمای متوالی، تمام آن چیزی است که ویتنبرگ به دنبال بیان کردن آن است. و اینکه آیا راه بازگشتی به حال و هوای سکانس اول وجود دارد؟

در ادامه بیشتر شاهد اوضاع نابسامان چهار تن از معلمان مدرسه ، در کلاس های درس و درزندگی شخصی شان هستیم. به خصوص درباره ی مارتین. در پرده ی اول، وینتربرگ با قاب های هوشمندانه ای توانست حس جدا افتادگی مارتین را به تصویر بکشد. برای مثال در صحنه ی جلسه ی مشاوره با حضور اولیای دانش آموزان، نحوه ی قرارگیری شاگردان و اولیا، که اغلب ایستاده اند، و نوعی آرایش هلالی به خود گرفته اند، به وضوح مارتین را فردی در گوشه ی رینگ گیر افتاده نشان می دهد. همچنین، کلوزآپ های متعدد از مارتین ِ مستأصل و خانواده ها و شاگردان ناراضی، همراه با بازی استادانه ی مدس میکلسن ترکیب شده و لحظات پرالتهاب و سرشار از حس خفگان ایجاد کرده است.

به کارگردانی مدس میکلسن
جلسه ی مشاوره

نمونه مشابه استفاده ی این چنینی از فرم را می توان در لانگ شاتی که از اتاق کارمارتین ارائه می شود دید. مارتین پشت به دوربین، روی صندلی، در منتها الیه اتاقی باریک نشسته است. نگاهش روی به پنجره ای بزرگ است که در نمای بیرونی اش، تنها شاخ و برگ  چند درخت کهن دیده می شود. اما فضای اتاق چندان نوری ندارد و نسبتاً تاریک است. این اتاق در واقع نمادی از درون و حالات روحی خود مارتین است و آن درخت ها که تنها بخشهای انتهایی شان در قاب قابل مشاهده است، به مفهوم درخت زندگی اشاره دارند . روح مارتین در حال فرو رفتن در تاریکی است و او چاره ای جز نگاهی پرحسرت به روزهای سبز و روشن زندگی اش، از پس شیشه های پنجره ای که بین او و دنیای روشن بیرون حایل شده اند، نمی بیند. گرچه این وضعیت دیری نمی پاید و در کمال نا امیدی روزنه ای به سوی حیات مجدد می یابد.

توماس ویتنبرگ
توماس ویتنبرگ – بازیگر فیلم یک پیک دیگر

معماری خانه ی مارتین نیز بسیار به اتاق کارش شباهت دارد. تقریباًهیچ اتاق مربعی شکل با فضای بازی در آن دیده نمی شود. تمام قسمت های خانه، به خصوص آشپزخانه که به نوعی قلمروی اصلی همسرش است، شامل فضاهای باریک و طویل با عرض بسیار کم است. نور گیری خانه نیز از طریق پنجره های با ارتفاع کم انجام می شود. قسمت های مختلف این خانه بی شباهت به جاده های باریک یک طرفه نیست. این در واقع بلایی است که سر ارتباطات اعضای این خانواده آمده. به  اینگونه که، این تنها مارتین است که هنوز خواهان برقراری ارتباط با همسر و فرزندانش است. اما آنها تقریبا هیچ تمایلی به او ندارند. این را می توان از طرز ادای دیالوگها در صحنه ای که، مارتین سوالی از پسرش می پرسد و او با تعلل و اکراه پاسخش را می دهد متوجه شد. مشابه همین معماری را می توان در خانه ی تامی نیز دید.

علاوه بر وسواس فیلمساز در انتخاب لوکیشن، بخش اعظم موفقیت بصری این فیلم را می توان در نورپردازی هدفمندش جست و جو کرد. برای نمونه اوج خلاقیت در استفاده از نور را می توان در صحنه ای که مارتین و دوستانش، در شب تولد، دور میزی در رستوران نشسته اند، مشاهده کرد. فضای کلی رستوران، به مثابه ی جهان زیستی کاراکترها، بسیار کم نور است. اما سطح میز آنها، با تمام گیلاس های روی آن، گویی در جایگاه منبع نور قرار گرفته است. و چهره ی چهار مردی که دور آن نشسته اند نیز از تابش این نور طلایی، از سطح میز، روشن شده است. به تدریج با اینسرت های متعددی از گیلاس های روی میز، و بیان آزمایش های فین اسکار درود، هر شکی به یقین تبدیل می شود که آن میز به این دلیل منبع نور در نظر گرفته شده، که قرار است تبدیل به آخرین روشنایی ِ جهان تاریک این افراد باشد.

خلاصه داستان و تحلیل
تحلیل و نقد فیلم یک دور دیگر

دقیقاً به همین دلیل است که در لوکیشن های بعدی فیلم، به خصوص در صحنه هایی که این چهار رفیق دور هم جمع شده اند، قاب تصویر، غرق در نور می شود و این نمودار سینوسی کم و زیاد شدن نور صحنه، تا انتهای فیلم، تابع گسترش پیرنگ و تغییر شرایط روحی کاراکترها باقی می ماند.

 

نکته ی جالب توجهی درباره ی فیلمبرداری اثر وجود دارد و آن هم دوربین از ابتدا تا انتها سیال ِ آن است. که ارتباط مستقیمی با پیرنگ فیلم دارد و گویی دوربین، خود بیش از همه ی کاراکترها سیاه مست شده است.

اما مهمترین نقطه ضعف فیلم را می توان خوش بینی فانتزی وار در پرده ی سوم دانست. به گونه ای که ارتباط احساس و حتی ساختاری ِ سرنوشت تامی، با پرده ی سوم قطع می شود. یا تصمیم همسر مارتین چنان به پایان قصه های پریان نزدیک است، که  به کل می تواند پرده ی اول درخشان فیلم را از یاد مخاطب ببرد. این نوع تصمیم گیری نهایی برای سرنوشت کاراکترها، به نوعی القا کننده ی فرار رو به جلوی نویسنده است. از انتهای پرده ی میانی، فیلم در سرازیری پرشیبی، به سوی بیان مستقیم ِ مفاهیم تماتیکش می افتد و چنان ما را از دیدن صحنه های پراز شادی لبریز می کند، که دیگر هیجان آنچنانی برای سکانس آخر باقی نمی ماند. سکانسی که با وجود بازی درخشان مدس میکلسن ِ هوشمند، اثرگذاری چندانی ندارد. و در حد یک مانیفست شعارزده، با تم کلیشه ای ِ امیدوار بودن به زندگی، باقی می ماند.

در مجموع، «یک پیک دیگر» را می توان یک اثر موفق در بررسی بحران های روحی میانسالی در نظر گرفت. محدود کردن سوژه ی مورد مطالعه در فیلم، که صرفاً شامل مردان بوده، خود زمینه ی پرداخت دقیق تر و درست تری را برای فیلمساز فراهم کرده است. همچنین، این نکته که فیلم توانسته با وجود پیرنگ ویژه اش، توجه مخاطبانی از هر رده ی سنی را جلب کند، خود شاهدی بر موفقیت نسباً زیاد اثر است.

از اینکه مقاله ی نقد فیلم یک دور دیگر را مطالعه کردید سپاسگذارم. در صورت تمایل میتوانید از مقالات دیگر نیز بازدید نمایید:

نظرات خود را در مورد این فیلم یا این مقاله در بخش نظرات با من در میان بگذارید!

صفحات این فیلم در وبسایت های مرجع :

ویکی پدیا IMDB Rotten Tomateos Metacritic
به این مقاله امتیاز دهید!

👆به این مقاله امتیاز دهید👆
—- و –—-
نظرات خود را در بخش نظرات با من در اشتراک بگذارید!

اشتراک در
اطلاع از
2 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

بهترین تحلیلی بود که از فیلم خوندم با نگاه دقیق شما به صحنه ها

2
0
دوست داریم نظرتونو بدونیم، لطفا دیدگاهی بنویسیدx