نقد سریال زخم کاری

نقد سریال زخم کاری [قسمت 1 تا آخر] روایت جنون

سریال «زخم کاری» اولین ساخته ی سریالی محمد حسین مهدویان در شبکه ی نمایش خانگی است که مورد استقبال بسیاری از مخاطبین و منتقدین قرار گرفته است. این مجموعه اقتباسی از رمان «بیست زخم کاری» اثرمحمود حسینی زاد می باشد که آن نیز خود اقتباسی است از شاهکار شکسپیر یعنی مکبث.

زخم کاری یک تابلوی هنری کامل است از زیادی خواهی های انسان. از فرزند ناخلفی که پدرش خنجر است و مادرش دستی که خنجر را به پهلوی پیکر نیمه جان شرافت، فرو کرده است.

همچنین بخوانید: نقد فیلم مرد بازنده

نقد و بررسی سریال زخم کاری
رعنا آزادی ور و جواد عزتی در نقش های سمیرا و مالک | نقد سریال زخم کاری

روایت جنون – نقد و بررسی قسمت های اول تا 15 (کامل) سریال زخم کاری

آنقدر سیاهی و پلشتی در وجود کاراکترهای این سریال، به خصوص نقش های اصلی هست که هر چه بگویم کم است. قتل، فریب و تجاوز، خیانت، زن بارگی و… اما چون مخاطب به مرور و به آهستگی به دل این سردخانه ی زیر زمینی پر از مردار کشیده می شود، به راحتی هرچه می بیند را باور می کند. همین باور پذیری،گسترش تدریجی داستان، بازی های خوب به جز در یکی دو مورد، آن عاملی است که زخم کاری را به اثرقابل قبول و جذابی تبدیل کرده است.

تحلیل کامل فیلم زخم کاری
جواد عزتی و کاظم هژیر آزاد در نقش های مالک و احمد مظفری | نقد و بررسی سریال زخم کاری محمدحسین مهدویان

تقریباً هر قسمت با فاجعه ای یا جنایتی و در پی آن، عطش دیدن قسمت بعد و فهمیدن ادامه ی ماجرا تمام می شود. چند روز بعد هم پوستری مناسب حال و احوال قسمت بعدی و با توجه به اینکه داستان حول محور چه شخصیتی خواهد بود، منتشر می شود و تعلیق دلچسبی را در طول هفته ایجاد می کند که خود ابتکار جالبی است.

اولین قاب، اولین قلاب

نمی دانم می شد سریال را بهتر از این شروع کرد یا نه؟ با کلوز آپی از چهره ی جواد عزتی . چهره مشخصاً حال مساعدی ندارد. و تعلیقِ به اندازه، هزار و یک سوال را در همان نمای اول به ذهن مخاطب می آورد. نمای بعدی کمی از تعداد سوالها می کاهد. وقتی می فهمیم او کجا بوده و چرا در حال لرزیدن بوده. نماهای بعدی عامل حضور او در آن شرایط را به نشان می دهد. رعنا آزادی ور با صورتی سنگی وارد قاب می شود؛ با نگاهی سنگین عزتی را وادار به ادامه ی آن شرایط می کند و در چند جمله ی کوتاه، با لحنی دستوری طوری با او صحبت می کند که نکات بسیاری درباره ی نوع رابطه ی این زن و مرد به مخاطب می دهد. موجز و مختصر! این صحنه چکیده آن چیزی است که ما در مکبث سراغ داریم و معرف حضور همه ی ماست.

مهدویان از اینکه آن را در همان صحنه ی ابتدایی بیان کند ابایی ندارد. چون دستش پرتر از این حرفاست که با این چیزهای پیش پا افتاده سریالش اسپویل شود! همه می دانیم مکبث فرماندهی بود که تحت تأثیر وسوسه های همسرش دست به جنایتی زد که تاوان سنگینی بابت آن متحمل شد. حالا بقیه اش را ببینید.رعنا آزادی ور در سکانسی از زخم کاری

تعلیق، ایجاد سوال، انتخاب نمای متناسب با آغاز روایت، و از همه مهمتر کلیشه شکنی از مهمترین ویژگی های افتتاحیه ی سریال است. و همین روش اطلاعات دهی تا قسمتهای بعدی ادامه پیدا می کند.

شلخته گی بصری، زخم کاریِ مهدویان به تنه ی سریال

در ادامه نقد سریال زخم کاری می رسیم به گرفتاری اصلی یعنی فیلمبرداری مورد پسند مهدویان که شامل محل قرار گیری نادرست دوربین و زوم های متعدد اعصاب خورد کن می شود. برای مثال به صحنه ای که جواد عزتی در تراس ایستاده و پسر و دخترش وارد ویلا می شوند دقت کنید. چه چیزی بهتر از این زوم( به قول یکی از دوستان زومِ پریمیری و دستکاری اسکیل ها!) می توانست به این قدرت! پیوستگی پلان ها را در هم بشکند؟ عزتی در تراس ایستاده و دیالوگ های خودش را در یک پلان می گوید. در حالیکه زوم هم با سرعتی ثابت انجام می شود. در همین حین چند بار این پلان قطع و پلان ورود بچه ها به ویلا با حرکت پن ملایم دوربین، در بین آن گنجانده می شود. یعنی به ترتیب، زوم این، نمای لانگ شات، ادامه ی زوم اینِ قبلی، دوباره لانگ شات و…. واقعا چرا؟!

تقریباً هربار که مدیومی یا لانگ شاتی از افراد یا محیط داریم، دیواری، نرده ای، گلدانی، برگی یا چهارچوب در و پنجره ای در فورگراند تصویر فلو شده که نه کاربرد تماتیک دارند نه کاربرد فرمیک. در واقع هربار چیز زايدی در کادر وجود دارد که طراحی میزانسن را به شدت زیر سوال می برد. البته این ویژگی در قسمت های ابتدایی بسیار بیشتر از قسمت های نهایی جلب توجه می کند. و رفته رفته قاب بندی ها روند منطقی تری پیدا می کنند.

عملکرد بازیگران سریال زخم کاری

تیم بازیگران اصلی و عوامل سریال زخم کاری:

سایر عوامل سریال (برای مشاهده کلیک کنید)

کارگردان و نویسندهمحمدحسین مهدویان
تهیه کنندهمحمدرضا تخت کشیان
آهنگسازحبیب خزایی‌فر
فیلم‌بردارهادی بهروز
تدوین‌سجاد پهلوان‌زاده
توزیع‌کنندههنر اول
شبکه اصلیشبکهٔ نمایش خانگی (VOD)
شبکه پخش کنندهفیلمیو
بازیگرنقش
جواد عزتیمالک ملکی
رعنا آزادی ورسمیرا
سیاوش طهمورثنعمت ریزآبادی
هانیه توسلیمنصوره ریزآبادی
سعید چنگیزیانناصر ریزآبادی
الهه حصاریکیمیا
عباس جمشیدی فراخوان
مهدی زمین پردازنجفی
مرتضی امینی تبارمیثم مالکی
سارا حاتمیمائده ریزآبادی

تیمی که به جز جواد عزتی خوشبختانه از بازیگران به شدت پرکار این روزهای سینما و تلویزیون و شبکه ی نمایش خانگی تشکیل نشده است. و چقدر هم دیدن برخی از این چهره ها خسته کننده و تکراری شده است. بازیگرانی که تعدادشان به انگشتان دست نمی رسد، اما هم زمان چندین فیلم در جشنواره دارند و یکی دو سریال در پلتفرم و گاهی سری هم به تلویزیون می زنند و خیالمان را از – خدایی نکرده – نبودنشان در کاری راحت می کنند.

بازیگران سریال زخم کاری
از راست به چپ : رعنا آزادی ور ، هانیه توسلی ، جواد عزتی و سعید چنگیزیان از بازیگران سریال زخم کاری هستند.

البته شاید بگویید بازیگران بزرگ زیادی در بازه های زمانی مشخصی،کوتاه یا بلند ، دوران پرکاری را پشت سر گذاشته اند. درست است. بر منکرش هم لعنت! مگر همین اسکارلت جوهانسن کم درآمد زایی کرده برای سینما! اما مسأله اینجاست که نقش های متفاوت، در اقلیم های متفاوت تر، در قالب بین الملل، آن چیزی است که حس تکرار و دلزدگی را از بین می برد. این تفاوت هاست که باعث می شود، هنگامی که شما «بیوه ی سیاه» را که یک اسپین آف مارولی است تماشا می کنید، حتی یکبار هم یادتان نمی افتد که این قهرمان زنِ خدای گونه، همان زن افسرده، عصبی و رو به تزلزلِ «داستان ازدواج»ِ نوآ بامباک است.

تنوع ژانر در سینمای ما کم است. و تنوع کاراکتر از آن هم کمتر. پس دیدن یک بازیگر هم زمان در دو سریال که در هر دو نیز اتفاقا ًمعشوقه است و یکی دو نفری سر رسیدن به او دوئل دارند جز کلافه کردن مخاطب و فرسوده کردن هنر و استعداد خود بازیگر چه حاصلی دارد؟

و چه خوب که به جای آنها، برای نقش مقابل جواد عزتی «رعنا آزادی ور» انتخاب شده. و همینطور انتخاب «سعید چنگیزیان»، «سیاوش طهمورث»، « مهدی زمین دار» و…

جواد عزتی و سیاوش طهمورث
جواد عزتی و سیاوش طهمورث | تحلیل سریال زخم کاری

از همان اولین قسمت آنچه بیش از هرچیزی مورد توجه قرار گرفت بازی جواد عزتی بود. مکبثی که مهدویان و عزتی، از دل این اقباس بیرون کشیده اند، الحق لیاقت یدک کشیدن نامش را دارد. لحن، بدن و بیان عزتی توانسته بر تمام ابعاد شخصیت مالک مسلط شود. چه زمانی که نقشه های براندازی و سپس تصاحب اموال حاج عمو را می کشد و باید سکوت سنگین و نگاههای مضطرب کوتاه اما عمیق داشته باشد، چه زمانی که درحضور سمیرا با اقتداری پوشالی می نشیند اما آشوب درونش از هر حرکتش پیداست، چه زمانی که دربرابر عشق سابقش (منصوره با بازی هانیه توسلی ) نقش عاشق پیشه ای مهربان و نگران را بازی می کند و چه زمانی که دلش برای عشوه های دخترک منشی سُر می خورد، می تواند قدم به قدم مخاطب را تا اعماق روح و روان این مکبث وطنی پیش ببرد.

و اما بازی رعنا آزادی ور که از همان سکانس های اول جالب توجه بود. تا جایی که بازی کنترل شده و خیره کننده اش به ویژه در قسمت هفتم توانست «سمیرا» را در دسته ی به یاد ماندنی های سریال های ایرانی جای داد و ثابت کند بازی خوبش در قسمت های ابتدایی به هیچ وجه اتفاقی نبوده. حالا درباره ی سمیرا هم مانند مالک می شود گفت، این نقش را تنها آزادی ور باید بازی می کرد و بس!

اغراق نیست اگر بگوییم زوج عزتی و آزادی ور شاید از تصورات خود مهدویان هم بهتر از آب درآمده! به همان اندازه که زوج میثم و مائده خوب از آب درنیامده.

شخصیت کریم با بازی ِ«امیرحسین هاشمی»، جای پرداخت بیشتری داشت چرا که نوعی سردرگمی و بلاتکلیفی در شخصیت پردازی او وجود دارد. او گاهی به حدی به جنون ناشی از اعتیاد می رسد که می توان تصور انجام هرگونه جنایتی توسط او را داشت. و گاهی بسیار هوشیار و منطقی است. این کنتراستِ رفتاری، از معتادی که تا این حد درگیر مواد شده است بسیار بعید به نظر می رسد. با توجه به نقش کلیدی که کریم تا قسمت نهم دارد انتظار ریزه کاری های بیشتری در جزئیات رفتاری او می رود. نه صرفاً فریادهای گاه و بیگاه نمایشی.

امیرحسین هاشمی و سعید چنگیزیان
سمت راست : امیرحسن هاشمی در نقش کریم | سمت چپ: سعید چنگیزیان در نقش ناصر ریزآبادی

گفتم نمایشی و یاد بازی «سعید چنگیزیان» افتادم، که تا چه حد با تمام بازیگران سریال متفاوت است. گاهی با تماشای بازی چنگیزیان، می توانستم خود را در سالن تئاتر و در حین تماشای یک مونولوگ زیبا تصور کنم. درواقع نکته ای که دربازی او وجود دارد به هیچ عنوان حاصل عدم پختگی یا ضعف در بازیگری نیست؛ اما بازی او به شدت با بازی سایر بازیگران سریال متفاوت است، طوری که در صحنه هایی از سریال، هارمونی در بازی ها به طور کامل مختل می شود، به خصوص صحنه هایی که شاهد تقابل ناصر و منصوره هستیم. و اینکه گاهی تحت تأثیر بازی خوبش قرار می گیرم و گاهی با خود تصور می کنم که نه! جای این اجرا، اینجا نبود، بیش از تمام بازی ها ذهنم را درگیر می کند

در مجموع قطعاً تیم بازیگران بعد از سناریو، مهمترین نقاط قوت سریال است.

پیشروی داستان سریال زخم کاری: جنگ تازه شروع شده!

درست است که انسجام کلی روایت در طول سریال به خوبی حفظ شده اما در قسمت نهم، با اتفاقی که برای مائده و میثم افتاد، می شد فیلمنامه را کمی سطحی و کم توان تر از سایر قسمت ها ارزیابی کرد. عدم زمینه چینی درست برای تصمیم مائده، به شدت از تأثیرگذاری این اتفاق می کاهد. درست برخلاف قسمت دهم که خوشبختانه گسترش سیرداستان به شرایط متعادل و مستحکم قبل از قسمت نهم بازگشت.

قسمت دهم و یازدهم سریال زخم کاری را می توان یک شروع هیجان انگیز دوباره برای سریال دانست. دقیقاً در جایی که خطر یکنواختی، سریال را تهدید می کرد با پیچشی ناگهانی، و برگشتن ورق بازی، نفس دوباره ای به پیکره ی سریال داده شد.

از انتهای قسمت دهم بوی دود، از زیر خاکستری که مالک و سمیرا بر سر ریزآبادی ها آوار کرده بودند به مشام می رسید; و در قسمت یازدهم حدس ها به گمان و خاکسترها به زبانه های آتش بدل شد.

داستان زخم کاری

حالا دیگر گویی دوران اوج گرفتن های سمیرا و مالک رو به زوال است و سمیرا علی رغم انکارِ همراه با خشم، دچار ترس و اضطراب شده. صفتی که همیشه مالک را بخاطر داشتن آن سرزنش کرده. او از ترسیدن متنفر است. و انکارش به آن جهت است که نمی خواهد از خودش نیز متنفر شود. آن هم با آن حجم خودپسندی کهدر وجودش تلنبار شده.

هرچقدر که جلوتر می رویم نقش میثم در پیشبرد درام قوی تر و به همان اندازه، جای خالیِ بازیگری پخته تر، با توجه به حساسیت ها و ظرافت های نقش، بیشتر احساس می شود. در مقابل، بازیگر نقشِ مائده، سارا حاتمی، توانسته به آنچه باید باشد، نزدیک تر شود.

با توجه به اینکه سکانس نهایی قسمت یازدهم، فصل جدیدی از داستان را به روی مخاطب گشود، لازم بود بسیار دراماتیک تر از آب دربیاید. و شاید تنها نقطه قوت این صحنه بازی خوبِ کاظم هژیرآزاد بود.

نکته ی جالب توجه دیگر درباره ی کاراکترهای این سریال این است که تصمیمات دور از ذهنشان هم باورپذیر است و هم دل نشین. کمتر کسی می تواند ادعا کند، در دلش یک آفرین جانانه به سمیرا نگفته است برای واکنش هوشمندانه اش به ماجرای مالک و کیمیا! و حتی تصمیم متقابل کیمیا.

قسمت دوازدهم، راه رفتن بر لبه ی تیغ

اتفاقاتی که در قسمت دوازدهم سریال زخم کاری می افتد، مخاطب را با ریسمانی طولانی، به ابتدای داستان، جایی قبل از شروع روایت، وصل میکند. و ناگهان ریشه ی هر اتفاق و هر کنشی را که در یازده قسمت قبل رخ داده به اتفاقی در گذشته مربوط می کند.

این از طرفی می تواند جالب (البته نه چندان غافلگیرکننده، چرا که مخاطبان حدس هایی در این باره می زدند) باشد. اما ریسک بالایی دارد. اگر در ادامه کشمکش های درستی شکل نگیرد، امکان انباشت بیش از حد اطلاعات در پیش داستان، و کم شدن غنای روایی قسمت های بعدی سریال وجو دارد. پس باید منتظر شد و دید مهدویان تا چه حد می تواند جلوی این اتفاق را بگیرد.

بازی بازیگران سریال زخم کاری محمدحسین مهدویان

جالب اینکه هرچه رفته رفته روایت ملتهب تر می شود، دوربین ساکن تر می شود. اما اینبار آنقدر مظلوم و بی رمق گوشه ای ایستاده که یادش رفته، در چندین و چند پلان، حداقل چند نمای کلوز آپ و مدیوم کلوزآپ از سمیرا، مالک، میثم، منصوره و مائده ، به شدت لازم بود. اگر بشود با اغماض از مدیوم کلوز آپ های بی روح در صحنه ی صحبت های منصوره و میثم چشم پوشی کرد، اما این کار قطعاً در صحنه ی صحبت های مالک و سمیرا در آپارتمان کیمیا غیرممکن است.

حیف از این متن و حیف از این بازی ها!

کافی است آن صحنه را در اتاقی تاریک تر یا پرکنتراست تر، با تمرکز نور بر قسمت هایی از چهره ی کاراکترها، به جای آن نور یکنواخت، تصور کنید؛ با نماهایی گاهی بازتر و گاهی بسته تر از آن اورشولدرها و مدیوم کلوزآپ های پی در پی که آدم را یاد مصاحبه های ریاست جمهوری می اندازد. آن موقع است که متوجه شوید، این صحنه چقدر می توانست عالی از آب دربیاید. اما خب بالاخره دوازده قسمت از سریال گذشته و ما به لطف کشش روایت، دیگر به این دوربین عادت کرده ایم!

و اما بازیگران؛

فقط می توان به رعنا آزادی ور و جواد عزتی تبریک گفت. و به بسیاری از مثلاً بازیگرانمان هم زیرچشمی نگاهی کرد و سری به نشانه ی تأسف تکان داد! حتی مرتضی امینی تبار هم با بازی این بارش بالاخره می تواند تا حدی خود را از زیر انتقادات تند و تیز بیرون بکشد. فقط کافیست بازی این قسمتش را با قسمت اول مقایسه کنید.

عباس جمشیدی فر
عباس جمشیدی فر در نقش اخوان

تحلیل قسمت 14 ام {خطر اسپویل}

قسمت چهاردهم سریال زخم کاری آنقدر تر و تمیز و بدون ایراد از کار درآمده است، جای هیچ شکی باقی نمی گذارد که این قسمت هم از نظر کارگردانی و فضاسازی، هم فیلمنامه و هم بازی های بازیگران جزو دو یا سه قسمت برتر سریال بوده است.

صحنه ی ورود منصوره به شرکت، صحنه ی دادن خبر مرگ مائده به میثم، صحنه ی تصادف و در نهایت صحنه ی دادن خبر مرگ مغزی به مالک توسط پزشکان، همه از کیفیت بالاییبرخورددار بودندو بی نقص پیش رفتند. شاید بشود گفت تنها صحنه ای که آنطور که باید خوب از آب درنیامده بود،ورود ناصر به قبرستان بود که دیالوگ های چندان مناسب و اکت های چندان درستی ارائه نشد. در صورتی که با توجه به قسمت قبل، مخاطب به شدت منتظر مواجهه ی طوفانی ناصر با مرگ تنها دخترش و یکی از تراژیک ترین اتفاقات کل سریال بود.

در کل باید گفت سریال زخم کاری جزو نادر سریال های ایرانی بود که توانست از ابتدا تا انتها، ریتم و پیوستگی اش را به خوبی حفظ کند و حتی یک قسمت کم حادثه و بدون پیچش و خسته کننده نداشته باشد. از همه مهم تر اینکه در زخم کاری به شعور مخاطب توهین نشد. مخاطب هم فوراً این را متوجه شد و همین دلیل افزایش روزافزون بینندگان آن بود. اثری قابل احترام که به دسته ی سریال های به یادمانی ایرانی ملحق می شود. و “سمیرا” و “مالک”ی که به مدد نقش آفرینی دو هنرمند واقعی، طراحی و خلق شدند نیز از کاراکترهای عجیب و خاص در حافظه ی تصویری ما خواهند بود.

سخن پایانی : من اندازم همینه، از بلند پروازی می ترسم….

کمتر سریالی ایرانی را به یاد داریم که این گونه ضدارزش هایی چون، حرص و طمع، قدرت طلبی، جاه طلبی، کینه و انتقام را بسط و گسترش دهد و لایه های زیرین آنها را بیرون بکشد و چهره ی مشمئزکننده شان را در قاب تصویر نمایان کند.

خشونت و دریدگی هایی که از تاریک ترین نقاط روح و روان کاراکترها تراوش کرد و دستهایشان را به بدترین جنایت ها آلود، دقیقاً همان تلنگری بود که باید می بود. مقصد اتومبیلی ترمز بریده که به سمت جاده ی حباب آرزهایش در حرکت است، از کیلومترها قبل از به پایان رسیدن مسیر پیداست.

هر اجتماع انسانی پر است از مالک ها، سمیراها، حاج عموها، ناصرها و منصوره هایی بالقوه. چند نفر می توانند صادقانه بگویند، هیچ گاه هیچ کس را در ذهنشان نکشته اند. به از بین بردن کسی فکر نکرده اند و بارها انتقام ظلمی که درحقشان شده را نگرفته اند.

فضاسازی های مهدویان، گیرایی روایت و بازی های خوب تمام آن چیزی نبود که موجب اقبال عمومی این سریال شد. بخش اعظمی از موفقیت سریال به هم ذات پنداری های مخفیانه ی تک تک ما و سکوت های طولانی مان هنگام تماشای سریال برمی گشت.

ما شاید بارها در این پانزده قسمت، همراه سمیرا و قدم به قدم با مالک در کوچه پس کوچه های شهری که در آن قد کشیده ایم، هنوز در آن ساکنیم یا ترکش کرده ایم، آنهایی را که روزی عذابمان داده اند، حقمان را پایمال کرده اند، تحقیرمان کرده اند یا عزیزی را از ما گرفته اند، از پای درآوردیم. هرچه زخم هایی که خورده بودیم کاری تر، سمیراوارتر و مالک وارتر خنجر انتقام را برپیکر آنکه تنمان را خون آلود کرده بود فرود آوردیم.

و این دلیل تمام نگرانی های من و شمای مخاطب برای مالک بود. مالکی که از هیچ جنایتی برای رسیدن به آنچه می خواست کوتاهی نکرد. نکند بمیرد؟!… نکند دیر متوجه حضور منصوره شود؟!… حالا که ناصر برگشته چه می شود؟!…

همه ی ما شانه به شانه ی کاراکترها جلو می رفتیم که ناگهان درست در اوج سرخوشی ورق برگشت. ورق برگشت و ما تازه یادمان افتاد، شر، شر است. بی توجه به دست هایی که انجامش می دهند. حتی اگر آن دست ها دستان پدری عاشق باشد که تمام جهان را برای فرزندانش می خواهد.

به ورطه ی سیاهی که بیفتی، می شوی گلوله ی برف نوک کوه و تا چشم باز کنی، بهمن دامنه اش. بهمنی که هرچه در جلوی راهش هست می بلعد. هرچه را! عشق را، مادرانگی را، پدرانگی را، فرزند را و انسانیت را. جنایت های زیادی که در طول سریال رخ داد، مشتِ نشانه ی خروار نبود، خرواری بود که بر سر مخاطب آوار شد تا او را از گره زدن اولین مشت ها بازدارد.

اگر نصفِ نصفِ مخاطبان سریال هم، کمی از بلندپروازی هایی که بوی شر می دهد منصرف شوند و همچون کیمیا خود را از بازی های مرگبارِ این چنینی بیرون بکشند، مهدویان رسالتش را انجام داده است.

زخم کاری و ساترا

دیگر تقریباً سریالی نیست که تنش به تن ساترا نخورده باشد. ساترا می تواند محتوای محصولات رسانه ای را کنترل کند، سانسور کند یا حتی تحریم کند. و زخم این سانسورها به تن مهدویان هم نشست.

در سایر رسانه ها :

ویکی پدیا IMDB: 8.3

سوالات متداول (FAQ)

کارگردان و بازیگران سریال زخم کاری چه کسانی هستند؟

محمدحسین مهدویان نویسنده و کارگردان این سریال و جواد عزتی ، رعنا آزادی ور ، سیاوش طهمورث ، هانیه توسلی ، سعید چنگیزیان ، الهه حصاری ، عباس جمشیدی فر ، مهدی زمین پرداز ، مرتضی امینی تبار و سارا حاتمی بازیگران سریال زخم کاری هستند.

نحوه انتشار و دانلود سریال زخم کاری چگونه است؟

سریال زخم کاری صبح روز جمعه هر هفته از طریق پلتفرم های شبکه نمایش خانگی منتشر میشود و مخاطبان با پرداخت وجه میتوانند سریال را تماشا یا دانلود نمایند. نقد و بررسی به عمل آمده در این مقاله همگام با انتشار سریال میباشد.

موضوع و داستان سریال زخم کاری از چه قرار است؟

این مجموعه اقتباسی از رمان «بیست زخم کاری» اثرمحمود حسینی زاد می باشد که آن نیز خود اقتباسی است از شاهکار شکسپیر یعنی مکبث. جزئیات بیشتر و نقد این سریال در این صفحه در اختیار شما قرار میگیرد.

4.5/5 - (2 امتیاز)

👆به این مقاله امتیاز دهید👆
—- و –—-
نظرات خود را در بخش نظرات با من در اشتراک بگذارید!

اشتراک در
اطلاع از
30 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

سلام و خسته نباشید برای مطالبی که می نویسید خانم لطیفی ارجمند.. سریال نوشته بود اقتباس، ولی از این اقتباس های خیلی «آزاد» بود که نه به شاهکار شکسپیر وفادار بود و نه به رمان اصلی، همانطور که خود نویسنده رمان در مصاحبه ای گفته بود، نمی دانم آخرین قسمت این سریال را چگونه خواهند ساخت و چگونه تمام خواهد شد!
شتابزدگی برای ساخت در کل سریال به وفور به چشم می خورد.. ترکیب عجیب و غریب و بد خانواده مالک با فرزندانشان. یا بازی های بشدت مصنوعی مائده و میثم.
بماند که سریال به لحاظ قضایی و حقوقی از ضعف های اساسی برخوردار بود.
«با چند دستکاری ديجيتال در نور و رنگ هلی شات نمی توان فیلم نوآور ساخت»
برخی از اجراها بشدت ضعیف به گونه ای که به روایت فیلم لطمه وارد می کرد.
شاید با نظرتان در برخی از جاهای متن موافق نباشم و در برخی پارگراف ها موافق ولی این نمی تواند مانع این بشود که ما از شما تشکر نکنیم و مطالب دیگرتان را هم نخوانم.
ممنون خانم لطیفی گرامی..

سلام متن بسیار خوبی بود.
درباره فیلم باید بگم این حجم از کشتن واقعا زیاده و مرگ های مائده و سودابه و حلیمه واقعا اضافی بودتا اشک مردم دربیاد مخصوصا مرگ مائده که داستان اقای حسینی زاد و سریال به فروش بره چون من خودم یه رمان نوشتم و شانزده شاله هستم تقریبا هم سن و سال میثم و مائده داستان و اسمم واقعا میثم هست مائده یا خانم سارا حاتمی تونسته با نقش کناربیاد ولی بازی مرتضی امینی تبار فاتحه فیلم رو خونده و همینطور که میگفتم مرگ های نجفی و اخوان و مظفری هم خیلی اضافه بودن واقعا اگه نگاه کنیم به جز مرگ مائده مرگ های نقش های نجفی.سودابه.حلیمه.اخوان.مظفری کاملا الکی بود .مرگ سودابه و حلیمه که اصلا مقصر نبودند و مرگ نجفی هم اگه با مالک توافق میکرد خوب بود و درمورد مظفری و اخوان که خودتون میدونید کاملا الکی بود نقش کیمیا هم کلا در داستان اضافی یود فکر کنم این کاراکتر برای بار حجمی داستان و فیلم شخصیت سازی شده .اصلا هم بازی اقای چنگیزیان برای نقش ناصر مخصوصا صحنه ای که به پارک رفت جالب و دلچسب نبود ولی اگه مهلقا باقری که زن اصلی اقای جواد عزتی هست به جای نقش خانم رعنا ازادی ور بازی میکرد چون زن و شوهر واقعی بودن بسیاری از دیالوگ ها و سکانس ها جذاب تر میشد و همین طور خانم ازادی ور نقش منصوره رو بازی میکرد خیلی بهتر بود و خانم هانیه توسلی نقش مادرمائده رو بازی می کرد عالی بود حتی بایک جابه جایی ساده بازیگران میشد فیلم جذاب تر باشد نقش خانم ازادی ور برای نقش منصوره کاملا عالی بود چون منصوره تنش های زیادی داشت و خیلی شبیه نقش سمیرا هست و خانم ازادی ور عالی انجام میداد و جالب تر که همه فراموش کردند و هی میگن ایا ممکنه میثم پسر حاج عمو ریزابادی باشد باید بگویم که سکانس های قسمت های اغازین را فراموش کرده اید یادتونه در راه شمال که ناصر و خان عمو و بقیه داشتند به شمال می رفتند بحث شد که خان عمو می گفت مائده و میثم ازدواج کنند و بروند لندن پس خان عمو مطمئن بوده که میثم پسر خودش نیست چون خان عمو راضی بود که میثم و مائده ازدواج کنند و اگه پسر خان عمو بود مطمئنا خان عمو پیشنهاد نمی داد البته دلیل این فراموشی را میتوان به بازی وبازیگران بد هم نسبت داد که گاهی اوقات ریتم از دست ببیننده از بین می رفت اقای سیاوش طهمورث عالی بازی میکند ولی برای این سریال مناسب نیست بجایش اقای محمود پاک نیت یا رضا کیانیان برای این نقش عالی بود و بجای نقش مهدی زمین پرداز که نقش نجفی بود اگر اقای کامران تفتی بود و بجای بازیگر نقش اخوان بهشاد شریفیان وبجای سیعید چنگیزیان بازیگر نقش ناصر اگر پیمان معادی بجای کاظم هژیر ازادنقش مظفری اگر اقای مهدی سلطانی سروستانی بود و بجای امیرحسین هاشمی بازیگر نقش کریم میلادکی مرام بود و به جای مرتضی امینی تبار بازیگر نقش میثم ارسلان قاسمی بود بجای سارا حاتمی بازیگرنقش مائده اگر مهسا طهماسبی بازی میکرد و دوباره میگم بازیگر نقش سمیرا مهلقا باقری بود و بازیگر نقش منصوره رعنا ازادی ور بود و بازیگر مادر مائده هانیه توسلی بود و

من عاشق بازی جواد عزتی شدم. همشون خوبن ها به جز چن نفر ولی اوس جواد ترکونده. در مورد بازی اون پسره که نقش میثمو بازی میکنه هم با نظرتون موافقم خییلی پیشرفت کرده از قسمت های اول تا الان. ولی دختره که نقش مائده رو بازی میکرد از همون اولشم بد نبود الان باز بهترم شده. آینده جفتشونم امیدوار کننده س اگر با فیلمساز های خوبی همکاری کنن.

قسمت دوازده عالی تموم شد. قسمت 13 ام که تازه اومده هنوز ندیدم. خیلی ممنون از این مقاله کامل و جذاب.

سریال خاتون رو به خاطر ایام محرم پخش نکردن حالا زخم کاری هم قراره تو خماری بذاره مارو یا میدن بیرون قسمت 12 شو. هم قسمت 10 هم قسمت 11 خیلی خوب تموم شدن. عین سریال های نتفلیکس و اچ بی او یه جوری بودن که باید قسمت بعدیم ببینی.

نقد زخم کاری رو توی چند تا سایت دیگه هم خوندم. همه نکات خوبی داشتن ولی بررسی شما خیلی ریزبینانه تر بوده . خیلی ممنون

به نظر من این سریال سیاه نمایی زیادی داره. توی این کشور همچین مافیا هایی وجود نداره و نمیتونه وجود داشته باشه. نظر شما چیه؟

سریال زخم کاری بدون شک از لحاظ ساختاری و سینمایی یکی از موفق ترین سریال های شبکه نمایش خانگی ایران به شمار میرود. فروش مناسب این سریال در دوران کرونا و با وجود افزایش بی رویه و تخریب کننده ی هزینه اشتراک پلتفرم های شبکه خانگی نشان دهنده موفقیت این سریال در رضایت مخاطب دارد. همانطور که در انتهای مقاله (پیشروی داستان) اشاره شده کارگردان و نویسنده ی اثر به خوبی توانسته سناریو را از خطر بزرگ یکنواختی نجات دهد. ساخت این سریال در این شرایط بسیار میتواند امید بخش باشد تا سینمای ایران ارتباط جدیدی در میان دعوی سرمایه و هنر برقرار کند.

همونطور که خانم لطیفی هم اشاره کردن فیلم برداری کار میتونست خیلی بهتر باشه. این امضای ناشیانه مهدویان روی فیلم هاش ضربه بدی به سریال زده. نکته مثبت سریال هم از نظر من بازی های حرفه ای و اقتباس درست و بومی سازی شده است.
ممنون

سوال داشتم
1- نقش اون دختره که منشی بوده با جواد عزتی میچرخه توی داستان چیه؟
2- چه اتفاقی میفته که برای نقش میثم مالکی و مائده ریزآبادی همچین بازیگرایی انتخاب میشه ؟ خیلی خیلی خیلی زیاد ضد حاله بازیشون واقعا ینی یه دختر و یه پسر تو این سن توایران نداریم که بازیگری بلد باشه؟؟؟ اگه نداریم بچه هامونو بفرستیم یاد بگیرن!
3- ممکنه میثم پسر خان عمو باشه؟

من فیلم های محمدحسین مهدویان رو دنبال کردن تا الان. چیزی که خیلی برام عجیب بود اینه که به شدت از همه لحاظ (سبک، نگاه، همه چیز) با بقیه فیلماش فرق داره. بقیه فیلماشم خوب بودنا ولی زخم کاری خیلی متفاوته. شیشلیک هم تقریبا همینطور بود اونو تو جشنواره دیدم و لی خوشم نیومد زیاد. کاش بازم سرمایه بیشتر و امکانات بیشتری پشت کار بود تا بعضی صحنه های اکشن و اینا و جلوه های ویژه تر و تمیز تر درمیومدن. به نظرم اگه شرکت های خارجی رو این سریال سرمایه میذاشتن خیلی میترکوند.
خیلی ممنون از نقد زیباتون خیلی استفاده کردیم.

از بقیه سریال های ایرانی خیلی بهتره. ولی ببین ما چقدر عقبیم که حتی اینم انگشت کوچیکه ی سریال های خارجی نمیشه.

خطر اسپویل….
یه نفر جواب سوالامو بده
۱. مالک چطور کریم رو کشت؟
۲. چرا بی اونکه حرف خاصی از آتو زده بشه اخوان میگه غلط کردم و تمام اسناد بخاطر ۴تا کنایه میده؟
مگه چطور ترسونده بودنش ک سانسور شد؟

خطر اسپویل …
دیگه اینا چیزایی نیست که بخان وقت سریال رو باهاش بگیرن. وقتی دوربین مخفی تو خونه زنه گذاشتن خب معلومه که دلیلش مشخصه. درضمن بخاطر یسری سانسورها نمیتونن واضح بیان کنن. اینا به کنار من فقط تو کف رابطه سمیرا و خان عمو هستم مخصوصا اینکه به کنایه گفتن خان عمو سمیرا رو بسته به ریش مالک که خودش راحت بشه…و اون شبم که تو یک اتاق بودن… بعیدم نیست حتی میثم هم پسر خان عمو باشه..

قطعا اگر انقدر سانسور ش نمیکردن جذاب تر هم از آب در میومد. ولی همینطوریش هم زخم کاری یک سر و گردن بهتر از سایر سریال های 5 سال اخیر توی شبکه نمایش خانگیه. دیدش هم نسبت به مسائل و مشکلات جامعه ی ایران به نسبت خیلی واقع بینانه تر هست

نقدتون عالی و ارزشمند و روان بود و مشخصه وقت زیادی گذاشتین.

30
0
دوست داریم نظرتونو بدونیم، لطفا دیدگاهی بنویسیدx